خونه دایی1
امروز جمعه ٣٠ فروردین برای اولین بار رفتی خونه دایی١..........بهت خوش گذشت...تمام مدت تو بغل دایی بودی...ناهار جوجه خوردیم و خوشبختانه تو موقع ناهار خوابت برد...............دایی بهت بستنی داد و با میل فراوان خوردی............ دندان سنترال سمت چپ بالات هم دراومد........تا حالا با اون دوتا دندون پایینت خیلی بامزه بودی.نمیدونم با اینم همونطور دوست داشتنی میمونی یا نه؟؟؟؟؟؟؟؟ هفته گذشته تقریبا هرروز آذر اومد خونمون و مجبور نشدم ببرمت خونه اقاجون............از هفته آینده هم دوشنبه ها مطب تعطیله.میدونم درامدم کمتر میشه اما به جاش بیشتر پیش توام..... حرف زدنت پیشرفت محسوسی داشته...چند شب پیش خونه آقاجون بودیم و عموی من برای علی توپ مینداخت تا...
نویسنده :
معصومه
0:08